
♥●•لبخند عاشقانه•●♥
بــــی تــــــو . . . بهشت بره جهنـــم
پسری دختر زیبایی رو تو خیابون دید.... شیفته اش شد .... چند ساعتی باهم تو خیابون قدم میزدند ...
که یهویه مازراتی جلوی پاشون ترمز کرد . . .
دختره به پسر گفت :
خوش گذشت اما من همیشه نمیتونم پیاده راه برم .... کار نداری؟!! بای ...!
دختره نشست تو ماشین
راننده بهش گفت : خانوم ببخشید میشه پیاده بشی؟ ... من راننده این اقا هستم !!!!
*نظر یادتون نره*
برچسبها:
+ یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:حتما بخونید داستان آموزنده, ساعت 17:50 توسط محمد حسین
يک نظر
با اين دکمه کاري نداشته باشيد!!
با اين دكمه كاري نداشته باشيد!!
ریزش قلب زیر موس هدایت به بالا [ ????? : ????? ????? ] [ Weblog Themes By : Persian Skin ] صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 59 صفحه بعد
کد صفحه بندی وبلاگ ] [ Weblog Themes By : ali76pxbam.loxblog.com ]